نویسنده: دکتر مجتبی کریمی کلیمانی
6 تیر 1360 حادثه تلخی که اگر انجام نمیشد در روز هفتم تیر تلخی دو چندانی را برای ملت انقلابی ایران به همراه داشت، حادثه ای که شاید امروز ما در کنار یکدیگر نبودیم.
نگارش و بازنویسی حادثهای تلخ اما در ذباطن شیرین به قلم مجتبی کریمی کلیمانی و حجتالاسلامگواهی.
این اثر با بیان شیوا حادثه 6 تیر مسجد ابوذر تهران را بیان میکند. در این حادثه گروهک منافقین قصد ترور آیت الله خامنهای را داشتند که نافرجام باقی ماند. در زیر قسمتی از این کتاب را میتوانید مطالعه نمایید.
ترور نافرجام سید علی خامنهای (حفظ الله) یک برنامه ترور طرحریزی شده توسط رهروان فرقان بود که بازماندۀ گروه فرقان بودند. در این ترور بمبی در ضبط صوتی که بر میز سخنرانی سیدعلی خامنهای (حفظ الله) در مسجد ابوذر تهران بود، کار گذاشتند. این بمب ۶ تیر ۱۳۶۰ (درست یک روز پیش از حادثه هفتم تیر هنگام سخنرانی او منفجر شد. امام جمعۀ تهران و نمایندۀ رهبر انقلاب در شورایعالی دفاع، از این سوءقصد که ممکن بود به مرگ وی بینجامد، جان سالم به در برد ولی جراحات شدیدی بر او وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، سید علی خامنهای (حفظ الله) «از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شد و «استخوان ترقوه»اش شکست و با قطع چند رگ و عصب دست راست وی، دچار مشکل حرکتی شد.
بر طبق گزارش روزنامۀ کیهان در شماره فردای ترور در داخل ضبط صوت نوشته شده بود: «هدیۀ گروه فرقان». اعضای گروه فرقان پس از ترورهای سال ۱۳۵۸ دستگیر و اعدام شده بودند اما برخی از پیروان آنها گروه رهروان فرقان را تأسیس کردند و قاسم اسلامی و سید علی خامنهای (حفظ الله) را ترور کردند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز این ترور را کار بازماندگان گروه فرقان میداند با این تفاوت که نام عامل اصلی را امیرمسعود تقیزاده میداند. از طرفی دیگر، معاون وقت دادستانی انقلاب به این مطلب اشاره نموده است که محمد جواد قدیری مدرس از جمله افرادی است که در طراحی انفجار مسجد ابوذر شرکت داشت. قدیری عضوی قدیمی و دارای اهمیت در سازمان و همچنین فردی نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در (اداره دوم) ستاد ارتش کشور بود که البته پس از سوءقصد نافرجامی که علیه سید علی خامنهای (حفظ الله) انجام داد متواری شد و از ایران فرار کرد.
و اما حادثه هفتم تیر 1360
انفجار تروریستی در دفتر حزب جمهوری اسلامی واقعهای است که در ۷ تیر ۱۳۶۰ منجر به کشتهشدن هفتاد و پنج نفر از اعضای این حزب شد.
در ساعت ۲۰:۳۰ هفتم تیر ۱۳۶۰ جلسهای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. موضوع جلسه تورم و انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد که همانند آخرین سخنان پیامبر اسلام و ماجرای سقیفه بود :
ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند…
که در این لحظه انفجاری سالن اجتماعات را ویران کرد.
………
بله همانطور که گفته شد:
- اینجا بود که مسجد ابوذر به دادمان رسید.
- اینجا بود که ما مدیون مسجد ابوذر هستیم.
- اینجا بود که انقلاب مدیون مسجد ابوذر است.
- اینجا بود که ما مدیون ذکر احکام در محافل هستیم.
اینجا بود که ما مدیون تدبیر جلسات هفتگی در مساجد تهران هستیم. چون اینها باعث گردیدند تا دستی که خدا را دیده بالای سر ما باشد، تا ما امروز زیر سایه ولایت فقیه باشیم، تا انقلاب دچار خموشی نشود و جبهه مقاومت پرقدرت تر از قبل باشد و با دست مظلومی پرچم انقلاب را به دست صاحب اصلی اش خورشید ولایت عظمی ارواحنافداه برسانیم. مسجد ابوذر مدیونت هستیم چون رهبری در جلسه هفتم تیر حضور نیافتند
مطالب مرتبط
اخلاق عملی مولد اقتدار سلیمانی
مقدمه ای بر نظام مدیریت پروژه دفاعی ایران
کلیدهایی برای بهبود کیفیت